تغییر نگاه ایران به قرارگیری در بازارهای انرژی با تبدیل شدن به هاب توزیع گاز، پالایشگاه داری فراسرزمینی و قدرت بلامنازع برق منطقه
تاریخ انتشار: ۲ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۴۶۰۹۶۱
به گزارش تابناک اقتصادی؛ مسئله تغییر در رویکرد و سیاستهای انرژی کشور از ابتدای دهه قبل آغاز شد، ولی با این وجود طی یک دهه اخیر به جای تمرکز بر مسئله رفع اثر و خنثی کردن تحریمها، متاسفانه به سمت دور زدن تحریمها یا رفع تحریمها با مذاکره رفتند که همین عمل موجب شد، تحریمها اثرگذاری بیشتری بر اقتصاد ایران ایجاد کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
با این وجود، دولت سیزدهم از ابتدای امر به دنبال خنثیسازی تحریمها بود و موارد دیگر در اولویت دوم قرار داشتند. برای این امر، ذیل نهاد ریاست جمهوری یک کمیته جهت خنثیسازی تحریمها نیز ایجاد شد. از همین رو دولت سیزدهم رویکرد اصلی خود را در بحث تغییر رویکرد در جهت خنثیسازی حداکثری تحریمها قرار داده است.
در این باره، مهدی هاشمزاده مدیر گروه انرژی اندیشکده سیاستگذاری ماهد در گفتگو با تابناک اقتصادی اظهار داشت: دولت سیزدهم آغاز تحولات حوزه انرژی را ابتدا با حرکت به سمت توسعه روابط تجاری خود با کشورهای همسایه طی کرد. تغییر سیاستهای انرژی کشور مستلزم توجه حداکثری به ظرفیتهای جغرافیایی کشور است. در همین راستا نیز دولت سیزدهم پس از امضای قرارداد سوآپ گازی با ترکمنستان در آذر ۱۴۰۰، در زمینه تجارت نفت خام نیز رویکرد بسیار جدیدی را طی کرد و ایران با استفاده از صادرات خدمات فنی و مهندسی خود، برای اولین بار پس از انقلاب، سهامدار پالایشگاههای فراسرزمینی در کشور ونزوئلا شود؛ موضوعی که در بیانات اخیر مقام معظم رهبری نیز به آن اشاره شد.
این کارشناس اقتصادی افزود: رهبر انقلاب در دیدار با مردم اصفهان با اشاره به مشکلات اقتصادی کشور اظهار امیدواری کردند که این مشکلات قابل حل است و در ادامه تأکید کردند که «در بخشهای دیگر در حال پیشرفت هستیم» و از «بومیسازی برخی تجهیزات استخراج نفت و گاز و راهاندازی نخستین پالایشگاه فراسرزمینی ایران و...» به عنوان مصادیق پیشرفت یاد کردند.
مسئله اصلی، تغییر نگاه ایران به قرارگیری در بازارهای انرژی است، ایران پس از دهه نود برای اولین بار سیاستهای انرژی خود را تغییر اساسی داده است و همین موضوع موجب نگرانی بسیاری از دشمنان این خاک شده است. ایران به سمت بازطراحی سیاستهای انرژی خود رفته است و همین موضوع تجارت انرژی ایران را با تحولی شگرف روبرو خواهد کرد.
به موضوع تحولات انرژی برگردیم؛ سیاست پالایشگاه فراسرزمینی و راهاندازی ظرفیت نیمهفعال پالایشگاههای کشورهای همسو با توجه به بومیسازی تجهیزات پالایشی در کشور و خودکفایی در تولید بنزین، امری بسیار جدید و مهم بوده است که ایران بدون سرمایهگذاری مستقیم با استفاده از صادرات خدمات فنی و مهندسی و تجهیزات ایرانی، ظرفیت نیمه فعال پالایشگاهها را فعال کرده و نفت خام خود را نیز به عنوان خوراک پتروشیمی استفاده خواهد کرد. عملا با این کار یک رابطه دو سر برد بین ایران و کشور مقصد اتفاق خواهد افتاد، ایران نفت خام خود را به فروش میرساند یا بنزین غیرقابل تحریم را دریافت خواهد کرد و همچنین کشور مقصد نیز پالایشگاه نیمه فعال خود را به ظرفیت کامل و اسمی خود میرساند و همین امر موجب سود بردن هر دو کشور از این اقدام خواهد شد.
به گفته هاشمزاده، این موضوع برای ایران که تجارت نفت خام با تحریمهای جدید به مشکل برخورده بود؛ بسیار مهم است و از همین رو نیز رهبر انقلاب رسیدن به موفقیت سهامداری در پالایشگاههای فراسرزمینی را یکی از موفقیتهای بزرگ کشور دانست که هماکنون بعد از انقلاب برای اولین بار دولت سیزدهم به آن جامه عمل پوشاند.
ایران همچنین اخیرا به سمت توسعه تجارت گاز نیز رفته است. متاسفانه ایران با وجود دارا بودن منابع عظیم گازی و برداشت حداکثری از میدان گازی پارس جنوبی، به دلیل مصرف بسیار بالا بخش خانگی در فصول سرد سال و همچنین متکی بودن ۸۰ درصدی سبد تامین سوخت نیروگاهها به گاز طبیعی، در فصول سرد سال با ناترازی گاز مواجه میشود و از این رو امکان توسعه روابط گازی خود را ندارد.
وی افزود: با این وجود به دلیل موقعیت استراتژیک ایران برای اتصال انرژی ترکمنستان و روسیه به جنوب آسیا و خاورمیانه، به نقطه اتصال جدی کشورهای دارای منابع گاز طبیعی به جنوب آسیا تبدیل شده است؛ همچنین به دلیل وجود تاسیسات و زیرساختهای انتقال گاز در اقصی نقاط کشور و لولهکشی سراسری در سطح کشور، بهترین استفاده ایران از وضعیت گازی دنیا، تبدیل شدن به هاب انرژی و توزیع گاز منطقه و جنوب آسیا از طریق خط لوله صلح و دیگر خطوط لوله موجود در کشور است. این زیرساخت در بلندمدت امکان صادرات حداکثری بین ۱۰۰ تا ۱۵۰ میلیارد مترمکعب را دارد و باید این میزان از طریق واردات حداکثری از طریق خرید یا سوآپ گاز مازاد روسیه و ترکمنستان به وقوع بپیوندد و ایران رسما هاب گازی منطقه شود و تجارت گاز نیز در سیاستهای انرژی ایران وارد شود.
این موضوع به دلیل تمرکز توسعه آینده اقتصاد دنیا بر روی آسیا و مسیر عبور انرژی به این منطقه از ایران، نقش بسیار مهمی را نیز به ایران در زمینه تامین انرژی توسعه آینده اقتصاد دنیا ایجاد خواهد کرد که اهمیت نگاه ویژه وزارت نفت و دولت سیزدهم به استفاده حداکثری از گاز مازاد روسیه و همکاری با روسیه را نشان میدهد.
این کارشناس اقتصادی یادآور شد: در زمینه برق نیز ایران با توجه به تجهیزات نیروگاهی و خودکفایی در این بخش، قدرت بلامنازع منطقه در برق است که از همین رو توسعه همکاریهای برقی با کشورهای همسایه از دیگر اتفاقات برای تبدیل شدن به قدرت انرژی منطقه است که مقام معظم رهبری بر آن تاکید ویژه دارد.
هاشمزاده در پایان گفت: ایران امروز نگاه تمدنی بسیار مهمی دارد و برای آن دولت سیزدهم اقدامات مهمی انجام داده است و باید بسیار بیشتر از قبل این دیدگاه را به مرحله اجرا برساند تا ایران به قدرت اول انرژی منطقه تبدیل شود.
منبع: تابناک
کلیدواژه: هنگامه قاضیانی ایذه جام جهانی قطر آلودگی هوا تیم ملی فوتبال ایران کتایون ریاحی دولت سیزدهم پالایشگاه های فراسرزمینی استخراج نفت هنگامه قاضیانی ایذه جام جهانی قطر آلودگی هوا تیم ملی فوتبال ایران کتایون ریاحی سیاست های انرژی پالایشگاه ها دولت سیزدهم تحریم ها نفت خام
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۴۶۰۹۶۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا ایران هسته ای برای منطقه و جهان امنیتزا است؟
علیرضا سلطانی؛ اعتماد
در روزهای اخیر به دنبال تشدید چالشهای سیاسی و امنیتی میان ایران و اسراییل (حمله اسراییل به كنسولگری ایران در سوریه و متعاقب آن حمله موشكی و پهپادی ایران به اسراییل)، بار دیگر زمزمهها پیرامون دستیابی ایران به سلاح هستهای (زمان یا ضرورت آن) در محافل سیاسی و رسانهای داخلی و خارجی افزایش یافته است.
تامل در اظهارنظرها و دیدگاههای مطرح شده نشان میدهد كه مخالفتها و مقاومتها در برابر ضرورت دستیابی ایران به سلاح هستهای به نسبت گذشته در داخل و خارج ایران كمتر و كمرنگتر شده است.
بسیاری از افرادی كه تا پیش از این به لحاظ مسائل امنیتی و نظامی، دستیابی ایران به سلاح هستهای را برای صلح و امنیت منطقهای و جهانی خطرناك تلقی میكردند با اولین درگیری مستقیم ایران و اسراییل بر مبنای سلاحهای متعارف (موشك و پهپاد) و تسهیل شرایط برای مواجهه بزرگتر و مخربتر برای منطقه، به این درك و صرافت افتادهاند كه یكی از مهمترین عوامل جلوگیری از درگیر شدن ایران و اسراییل، ایجاد توازن قدرت میان این دو كشور در سطح منطقهای است.
این توازن با توجه به بهرهمندی یكی از طرفین یعنی اسراییل به سلاح هستهای، تنها بر محور سلاح هستهای شكل میگیرد و از این منظر ضروری است ایران مانند اسراییل هر چه سریعتر و فوریتر به سلاح هستهای دست یابد تا منطقه شاهد ثبات و امنیت پایدار باشد.
این دیدگاه شاید از منظر نظریه توازن قدرت و نظریههای امنیتی نسل سوم و چهارم، چندان بیراه نباشد. به هر حال با توجه به شكسته شدن تابوی درگیری نظامی ایران و اسراییل در پی تحولات و تحركات نظامی اخیر دو طرف نسبت به یكدیگر، امكان درگیری نظامی گسترده با گستره منطقهای و حتی بینالمللی بسیار افزایش یافته است.
این شرایط خطرناك چه بسا بسیاری از تحلیلگران و حتی سیاستمداران جز طرفداران اسراییل را نسبت به ضرورت دستیابی جمهوری اسلامی ایران به سلاح هستهای مجاب كرده است .
با لحاظ شرایط اخیر منطقهای میتوان انتظار داشت روند تحولات سیاسی منطقهای و بینالمللی در قبال پرونده هستهای ایران دچار تغییرات جدی شود .
غرب به رهبری ایالات متحده امریكا در طول 20 سال گذشته نتوانسته روند توسعه تدریجی توانمندی هستهای ایران را با استفاده از روشهای غیرنظامی مانند تحریمهای اقتصادی متوقف سازد. فناوری و توانمندی هستهای ایران با وجود هزینههای سنگین اقتصادی و توسعهای آن به مرحلهای از ثبات علمی و فنی رسیده است به گونهای كه میتوان این توانمندی را بومی شده تلقی كرد.
از طرف دیگر با وجود نگرانی شدید غرب نسبت به روند رو به رشد توانمندی هستهای ایران و امكان دستیابی این كشور به سلاح هستهای و در عین حال متعهد شدن نسبت به جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای، در حال حاضر امكان یا توانی برای عمل به این تعهد نداشته و ندارد.
تنها امید و ابزار برای این مهم، فشارهای اقتصادی بوده است كه با وجود ضربات سهمگین این تحریمها بر اقتصاد ایران و معیشت شهروندان و رویارویی نظام سیاسی این كشور با برخی چالشها، نتوانسته بر اراده حاكمیت ایران بر ادامه این راه تاثیری بگذارد.
بنابراین اقدام نظامی بهرغم اشارههای مستقیم و غیرمستقیم امریكا و غرب برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای، به دلیل عدم آمادگی لازم این كشورها از یك سو و احساس خطر نسبت به پیامدهای شدید اقدام نظامی و گسترش آن به سطوح منطقهای و بینالمللی برای یك دوره میانمدت دور از انتظار است.
در این شرایط اگر ایران به آستانه دستیابی به فناوری تولید سلاح هستهای رسیده باشد و این مهم برای امریكا و متحدین غربی آن مسجل باشد، تنها واكنش آنها میتواند پذیرش واقعیت موجود و به رسمیت شناختن عضویت ایران در باشگاه دارندگان فناوری و توانمندی تولید سلاح هستهای باشد . شرایطی كه دور از دسترس نیست.
این وضعیت برای كشورهای منطقه جز اسراییل به شكل دیگری قابل تحلیل است .
ایران هستهای بهطور عام و ایران دارای سلاح هستهای بهطور خاص همواره دغدغه و نگرانی بزرگی برای كشورهای منطقه به خصوص كشورهای حوزه خلیجفارس بوده و در این راستا كشورهای مزبور به ویژه در دو دهه گذشته تمام تلاش خود را هماهنگ با غرب برای جلوگیری از رشد قدرت هستهای ایران به كار گرفتهاند، اما نگرانی از درگیری ایران و اسراییل در جنگی متعارف كه ظرفیت منطقهای شدن بسیار بالایی دارد، میتواند ذهنیت این كشورها به رهبری عربستان سعودی را به سمت ضرورت ایجاد توازن قدرت منطقهای از نوع هستهای میان ایران و اسراییل تغییر دهد .
از سوی دیگر رهبران قدرتطلب در كشورهایی مانند عربستان، تركیه و مصر بالطبع دنبال بهانهای برای مسلح شدن به سلاح هستهای برای تضمین قدرت و بقای خود هستند.
در این میان شاید عربستان و شخص بن سلمان كه پرچم مخالفت با ایران هستهای را سالهاست برافراشته و روحیه ماجراجویی بالایی برای ورود به عرصههای جدید قدرت دارد، با بهرهگیری از بهانه ایران دارای سلاح هستهای و با استفاده از دلارهای نفتی و حمایتهای غرب و امریكا، گام در مسیر هستهای شدن و دراختیار داشتن سلاح هستهای گذاشته و با هزینهای پایین و زمانی كوتاه به نسبت ایران، به این مهم دست خواهد یافت .
مسالهای كه بارها رهبران عربستان سعودی در سالهای اخیر به آن اشاره كرده و چه بسا برای تحقق آن به لحاظ مشاهده پیشرفت هستهای ایران، گامهای عملی به صورت مخفیانه برداشتهاند. بنابراین میتوان گفت به لحاظ منطقهای هم تابوی دستیابی ایران به سلاح هستهای به نسبت گذشته تا حدود زیادی شكسته شده و این كشورها علاوه بر آمادگی برای پذیرش این واقعیت در آینده نزدیك و پی بردن به دستاوردهای سیاسی و امنیتی منطقهای آن (توازن قدرت منطقهای) درصدد كنار آمدن با آن و مهمتر بهرهگیری هوشمندانه از آن در جهت منافع سیاسی و نظامی خود برخواهند آمد .
این دیدگاه كه خاورمیانه به دلیل عقبماندگیهای سیاسی و اجتماعی و همچنین فعال بودن كانونهای رادیكالیسم و بنیادگرایی از نوع دولتی و فرقهای و بالا بدون شدت تنشهای ایدئولوژیك درون منطقهای و فرامنطقهای، فاقد ظرفیتهای فكری، سیاسی و امنیتی برای در اختیار داشتن فناوریهای مربوطه و خصوصا سلاح هستهای بوده و نباید وارد رقابت هستهای از نوع نظامی شود نیز قابل مناقشه است.
بر اساس این دیدگاه، خاورمیانه هستهای، موجبات ناامنی و نابودی جهانی را فراهم میسازد. تجربه تاریخی ثابت كرده از زمان دستیابی قدرتهای بزرگ به سلاح هستهای، رویارویی نظامی مستقیم میان این كشورها از بین رفته و این كشورها خصوصا امریكا و شوروی در دوران جنگ سرد با استفاده از دیپلماسی سعی در عدم مواجهه نظامی داشتند .
این مهم در مورد جنوب آسیا و دستیابی هند و پاكستان به فناوری تولید سلاحهای هستهای در دهه 1990 مصداق دارد. از زمان دستیابی این دو كشور به سلاح هستهای، مناقشات دو كشور بسیار محدود شده و جنوب آسیا امنیت بیشتر را تجربه میكند.
در اختیار داشتن فناوری سلاح هستهای، منطق، قاعده بازی و سازوكارهای مدیریتی و امنیتی خاص خود را دارد.
از زمان دستیابی بشر به سلاح هستهای، جهان امنتر نسبت به گذشته بوده است، چراكه دولتها به این صرافت و عقلانیت رسیدهاند كه با وجود در اختیار داشتن سلاح هستهای، اما امكان استفاده از آن برای تامین امنیت، نزدیك به صفر است، چراكه سلاح هستهای صرفا برای داشتن و نه برای استفاده است.
این شرایط در مورد خاورمیانه نیز مصداق دارد. سلاح هستهای، تندروترین و رادیكالترین دولتها را نیز رام میكند. برخلاف تصور رایج، بهرهمندی قدرتهای منطقهای خاورمیانه از سلاح هستهای، امنیت منطقه و جهان را بیشتر تامین میكند.
این مهم، زمینه ارتقای سطح امنیت و ثبات در منطقه، افزایش حساسیتهای امنیتی منطقهای، فروكش كردن سطح چالشهای سیاسی و ایدئولوژیك بین كشورها، تضعیف كانونهای اجتماعی و فرقهای بنیادگرایی و رادیكالیسم در سطح منطقه و در مقابل ایجاد زمینههای ثبات، امنیت و توسعه خواهد شد. خاورمیانه هستهای، نه تنها تهدیدی برای امنیت جهانی نخواهد بود، بلكه به تقویت امنیت و ثبات منطقه و جهان كمك كرده، عقبماندگی سیاسی، اقتصادی و امنیتی خاورمیانه از روندهای جهانی را جبران كرده و زمینه و گذار آن به دوران جدیدی از ثبات و امنیت را فراهم میسازد.
انتظار برای خاورمیانه هستهای با توانمندی نظامی چندان طولانی نیست و دیری نخواهد پاییدکه جهان به این درك خواهد رسید خاورمیانه هستهای برای امنیت پایدار جهانی ضروری و فوری است و ایران در این زمینه پیشرو خواهد بود.
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: طرح مخفی اسرائیل برای ایران و خاورمیانه «اسحاق بریک» ژنرال ارشد ارتش اسرائیل : ما نه تنها حماس را حتی از نظر نظامی نمیتوانیم نابود کنیم بلکه توانایی خود را در برابر ایران هستهای نیز از دست دادهایم (فیلم) بلومبرگ: ایران هسته ای خطر جدی تری از جنگ غزه است